استقرار نظم سیاسی دموکراتیک دغدغه اصلی بسیاری از جوامع بشری به ویژه در دنیای معاصر بوده است. اما ظهور و بروز مدلهای سیاسی دموکراتیک را باید از جهان غرب دانست. این واقعیت به طرح ایدهای انجامیده که مدلهای دموکراسی را تنها در بستر فرهنگ غربی قابل تحقق میداند. بر این مبنا جوامع غیرغربی یا باید پذیرای فرهنگ غربی باشند یا به نظامهای استبدادی تن دهند. هدف از پژوهش پیش رو به چالش کشیدن این دو مفروض و بررسی امکان ارئه الگوی بومی نظم سیاسی دموکراتیک در جوامع اسلامی است تا همزمان ضمن حراست از فرهنگ بومی، به استقرار ارزشهای دموکراتیک در این جوامع کمک رساند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در پی ارائه الگویی با عنوان «دموکراسی تعاملی» است . یافته اصلی این مقاله آن است که کارگزاران سیاسی در جوامع اسلامی با رجوع به سه عنصر ارزشهای اسلامی، زندگی روزمره و دیگری، و در یک فرایند دائمی تعامل میان خود (مفاهمه)، میتوانند اولویتهای جامعه را در یک فرایند نهادمند به نام دموکراسی تعاملی استخراج کنند. نتایج این پژوهش بر امکان دموکراتیزاسیون بومی، احیای هویت اسلامی و کارآمدسازی جوامع اسلامی تاکید دارد. از این منظر تعامل ثقل نظم سیاسی دموکراتیک اسلامی خواهد بود., ...ادامه مطلب
انقلابها از جمله پیچیدهترین پدیدههای بشریاند. اگرچه در چارچوب مدلسازیهای نظری تلاش میشود تا حدالامکان به شکل سادهتری توضیح داده شوند. تاکنون دستهبندیهای مختلفی از انقلابها ارائه شده است. یکی تقسیمبندی ساده و دوگانهای که در بررسی تحولات انقلابی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته، دستهبندی ساموئل هانتینگتون از انقلابهاست. او در یک نگاه کلی انقلابها را به دو دسته شرقی و غربی تقسیم میکند و برای هر یک ویژگیهایی برمیشمارد و ویژگیهای این دو دسته انقلابها را در مقابل یکدیگر قرار میدهد. بر این اساس سوال این پژوهش از این قرار است؛ انقلاب اسلامی در کدام دسته از این دوگانه قرار میگیرد و این الگوبندی تاچه حد در تحلیل انقلاب اسلامی کارآمد است؟ فرضیهای که این پژوهش به بررسی آن میپردازد ضمن تاکید بر نزدیکی انقلاب ایران به مدل غربی انقلابها و تفاوتهای نسبتا بنیادین آن با مدل انقلابهای شرقی، نقدهایی به این الگوبندی در تحلیل انقلاب اسلامی وارد میداند. برای بررسی این فرضیه، گردآوری دادهها به شکل کتابخانهای خواهد بود و از روش مقایسهای-تاریخی بهره خواهیم برد., ...ادامه مطلب
موضوع ثبات و بی‎ثباتی سیاسی به دلیل تأثیر بر تداوم/ عدم تداوم نظام سیاسی موضوعی مهم در علم سیاست محسوب می‏شود. نظام‏های سیاسی همیشه با این موضوع درگیر بوده‏اند، اما در چند سده اخیر و با گسترش تأسیسات تمدنی غرب به دیگر نقاط جهان، این موضوع به اشکال مختلف در کشورهای دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مهم‏ترین نظریه‏ای که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و دیگر موضوعات تابع این نظریه کلان بوده، بحث تعادل اجتماعی است. زمانی که شکلی از تعادل اجتماعی از بین می‏رود تا شکل‏گیری تعادل جدید، کلیت نظام سیاسی به تبع نظام اجتماعی دچار بی‏ثباتی سیاسی می‏شود و به طور مداوم تغییرات سیاسی را تجربه خواهد کرد. مقاله حاضر به دنبال ارائه الگوی مفهومی ثبات/ بی‏ثباتی سیاسی در نظام‏های سیاسی و تشریح علل تداوم/ عدم تداوم آنهاست. فرضیه مقاله این است که موضوع ثبات/ بی‏ثباتی به‎واسطه درک علت آن، نوع فشار سیاسی از خارج برای تغییر الگوی ارزشی و پاسخ حکومت به آن به روش مسالمت‏آمیز/ قهرآمیز می‏تواند در افزایش/ کاهش بی‏ثباتی سیاسی نقش داشته باشد. این الگوی مفهومی کمک می‏کند تا علاوه بر درک بهتر موضوع، زمینه مطالعات تجربی آن را ارتقا یابد., ...ادامه مطلب