تاریخ وطن

متن مرتبط با «امتناع» در سایت تاریخ وطن نوشته شده است

«اخلاق‌باوری» و «قیّم‌سالاری»: امکان یا امتناع تحدید آزادی‌های فردی؟

  • صدانت «اخلاق‌باوری» و «قیّم‌سالاری»: امکان یا امتناع تحدید آزادی‌های فردی؟ «اخلاق‌باوری» و «قیّم‌سالاری»: امکان یا امتناع تحدید آزادی‌های فردی؟ سید محمد حسینی [۱] محمد یوسف‌زاده [۲] حسین دباغ [۳] چکیده «قیّم‌سالاری اخلاقی» به چه معناست و چه تقریرهایی از آن می‌توان داشت؟ «قیّم‌سالاری» چه ربط و نسبتی با «اخلاق‌باوری» دارد و وجوه افتراق و اشتراکش با آن چیست؟ در «قیّم‌سالاری»، دست‌کم در نسخۀ کلاسیک آن، تلاش بر این است که از اضرار شخص به خود جلوگیری شود نه لزوماً اضرار وی به دیگران. اما در «اخلاق‌باوری» تلاش بر این است که از ارتکاب اَعمال «اخلاق‌گریز/ غیراخلاقی» که جامعه آن را ناپسند تلقی می‌کند جلوگیری شود و، دست‌کم مطابق برخی از قرائت‌ها، حتی باید چنین اَعمالی را جرم‌انگاری کرد. روشن است که در هر دو تلقی، «آزادیِ» افراد مآلاً دستخوش تغییر و تحدید خواهد شد. اما پرسش این است که کدام‌یک از این دو نگاه، موجه و معقول است تا دولت‌ها و/ یا حکومت‌ها آن را در سیاست‌گذاری‌ها و قانون‌گذاری‌هایشان به‌کار گیرند؟ ما در این مقاله استدلال خواهیم کرد که «اخلاق‌باوری» ناموجه است و به‌کاربستن آن برای تحدید «آزادیِ» شهروندان نامعقول. برای نشان‌دادن این امر، در وهلۀ نخست ایدۀ «قیّم‌سالاری» را شرح و تبیین می‌کنیم و انواع «قیّم‌سالاری» را بر می‌شمریم، سپس به «اخلاق‌باوری» می‌پردازیم و نقد آن را در دستور کار قرار خواهیم داد. در پایان استدلال خواهیم کرد که «اخلاق‌باوری» بر بنیان استواری قائم نشده است. . . منتشر شده در نشریه تأملات فلسفی دوره ۱۳، شماره ۳۰، صفحه ۳۳۵-۳۷۶، شهریور۱۴۰۲ دریافت فایل PDF این مقاله . . کلیدواژه‌ها: قیّم‌سالاری، اخلاق‌باوری، الزام قانونی اخلاق، اخلاقیات، اخلاق‌باوری قانونی، اخلا, ...ادامه مطلب

  • امتناع سیاست در پروژه فکری هانری کربن

  • هانری کربن در تداوم پروژه فکری خود که از جمله با الهام از مارتین هایدگر آغاز کرده بود، به حکمت و فلسفه اسلام مخصوصاً تشیع در ایران توجه نموده و در این مسیر افزون بر پی­گیری دغدغه­های هستی­شناسانه خویش، در احیاء و شناساندن منابع مربوطه و تفسیر و تأویل آنها همت بسیاری به خرج داد. تمرکز کربن بر وجوه رمزگونه و تأویل باطنی معارف اشراقی، سبب برجستگی وجوه معنوی خاصی از جمله عالم مثال و فراتاریخیت در اندیشه وی گردید. در عین حال کربن با ردّ هرگونه وابستگی آموزه­های حکمی و عرفانی با امور اجتماعی و سیاسی، عملاً موضعی سلبی و حتی انکاری درباره سیاست اتخاذ می­کند. اهتمام وی نه تنها بر وجوه غیر سیاسی است، بلکه در موارد متعددی به نادیده گرفتن همبستگی­های سیاسی ناگزیر در این سنت فکری که در تاریخ نمودار گردیده، می­پردازد و لذا سیاست در منظومه وی موقعیتی تبعی، فرعی و حاشیه­ای می­یابد به گونه­ای که ضرورت و تطابقی بین موفقیت سیاسی و شکوفایی مضامین و مفاهیم معنوی قائل نیست. در کل کربن به­رغم توجه به رویکرد پدیدارشناسی، در عمل از به رسمیت شناختن بخشی از آموزه­های ایرانی و شیعی آن گونه که در امور اجتماعی و سیاسی پدیدار گردیده است، اجتناب می­ورزد. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها