بنا بر آمار و گزارش سازمانهای بینالمللی سالها است که پیشرفت دموکراسی متوقف شده و افول و پسرفت آن در جهان سرعت گرفته است. در این مقاله به شیوه تبیینی به دنبال پاسخگویی این سوال بودیم که افول دموکراسی در جهان به چه دلایلی صورت گرفته است؟ بنا بر نتایح تحقیق میتوان گفت، تغییر نگرش شهروندان درباره دموکراسی، بیاعتمادی به مقامات انتخابی، سوءاستفاده از قدرت، موفقیت الگوهای اقتدارگرایانه حکمرانی، جهانیشدن، نئولیبرالیسم و نابرابری فزاینده، اینترنت و فضای مجازی موجب تضعیف و افول دموکراسی شده است. افزون بر عقبگرد دموکراسی در کشورهای در حالتوسعه، مشکلات کشورهای پیشرفته مانند افزایش هزینهها، ناامیدی از بهبود شرایط زندگی و قطبیشدن جامعه موجب افزایش پوپولیسم و قدرتیابی راستگرایان افراطی شده است. دموکراسی در مقطعی و شرایطی محبوب شد که تمدن غربی در اوج قدرت بود و اکثریت مردم آن را بهترین شیوه حکمرانی میدانستند. افزایش قدرت و موفقیت کشورهای غیردموکراتیک مانند چین، همزمان با بحران، نارضایتی و تبعیض در جوامع دموکراتیک موفقیت الگوهای غیردموکراتیک حکمرانی و ناکارآمدی دموکراسی را نشان میدهد. در شرایطی که دموکراسی حتی در غرب در حال افول است، کشورهای درحالتوسعه بیش از پیش به مدلهای اقتدارگرایانه حکمرانی رو خواهند آورد. در صورت تداوم این شرایط و انجام نشدن اصلاحات زیربنایی در جوامع و نظامهای دموکراتیک افول آن مداوم و فزاینده خواهد بود., ...ادامه مطلب
استقرار نظم سیاسی دموکراتیک دغدغه اصلی بسیاری از جوامع بشری به ویژه در دنیای معاصر بوده است. اما ظهور و بروز مدلهای سیاسی دموکراتیک را باید از جهان غرب دانست. این واقعیت به طرح ایدهای انجامیده که مدلهای دموکراسی را تنها در بستر فرهنگ غربی قابل تحقق میداند. بر این مبنا جوامع غیرغربی یا باید پذیرای فرهنگ غربی باشند یا به نظامهای استبدادی تن دهند. هدف از پژوهش پیش رو به چالش کشیدن این دو مفروض و بررسی امکان ارئه الگوی بومی نظم سیاسی دموکراتیک در جوامع اسلامی است تا همزمان ضمن حراست از فرهنگ بومی، به استقرار ارزشهای دموکراتیک در این جوامع کمک رساند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در پی ارائه الگویی با عنوان «دموکراسی تعاملی» است . یافته اصلی این مقاله آن است که کارگزاران سیاسی در جوامع اسلامی با رجوع به سه عنصر ارزشهای اسلامی، زندگی روزمره و دیگری، و در یک فرایند دائمی تعامل میان خود (مفاهمه)، میتوانند اولویتهای جامعه را در یک فرایند نهادمند به نام دموکراسی تعاملی استخراج کنند. نتایج این پژوهش بر امکان دموکراتیزاسیون بومی، احیای هویت اسلامی و کارآمدسازی جوامع اسلامی تاکید دارد. از این منظر تعامل ثقل نظم سیاسی دموکراتیک اسلامی خواهد بود., ...ادامه مطلب
صدانت گفتگوی بیژن عبدالکریمی با یورونیوز: دموکراسی، نسل زد و سلبریتیها یورونیوز: بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد است. وی که دکتری خود را در دانشگاه مسلمان علیگر هند به پایان رسانده، از منتقدان نگاه سیاسی به فرهنگ و علوم انسانی است. با او درباره تحولات اجتماعی ایران به ویژه در پی جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفتگو کردیم. یورونیوز: آیا «بیتاریخی» را نماد نسل جدید ایران میدانید؟ بیژن عبدالکریمی: قبل از پاسخ به این پرسش، باید معنای بیتاریخبودن را روشن کنم. مراد من از بیتاریخبودن این است که نسلهای جدید به این دلیل که ارتباطشان را با سنت و میراث تاریخی و مآثر فرهنگی از دست دادهاند، رابطهشان با گذشته قطع شده. در نتیجه این نسلها «گذشته» ندارند و چون این نسلها هیچ امید و طرح و اوتوپیایی برای آینده ندارند، لذا آیندهای هم ندارند. به همین دلیل نسلهای جدید در زمان حال غوطهورند، یعنی در روزمرگی متوقف شدهاند و فاقد گذشته و آیندهاند. این وصف فقط مربوط به نسلهای جدید ایرانی نمیشود و یک وصف وجودشناختی و متافیزیکیِ جهانی است. یعنی در سراسر جوامع جهان، اکثر قریب به اتفاق جوانان بیتاریخاند و رابطۀ خودشان را با گذشته و آینده از دست دادهاند. یعنی فقط این طور نیست که نسلهای جدید ایرانی نسبتی با حافظ، مولانا، قرآن، احادیث و مآثر فرهنگیشان ندارند بلکه نسلهای جدید اروپایی و آمریکایی هم دیگر با هولدرلین، گوته، شیلر، شکسپیر و میراث فرهنگی-تاریخیشان ارتباطی ندارند. جوانان ایرانی هم درست مثل جوانان اروپایی و آمریکایی، اتوپیایی جز «مصرف» ندارند. هیچ طرح و آرزو و مدینۀ فاضلهای در ذهنشان نیست؛ لذا «بیتاریخی» صرفا صفت جوانان ایرانی نیست بلکه یک و, ...ادامه مطلب
مشروطهگرایی با تحدید قدرت نظام پادشاهی از طریق قانون همراه بوده است. مهم نیست در انگلستان یا ایران اتفاق افتاده باشد، مهم این است که گفتمان اقتدارگرای نظام پادشاهی از دین برای مشروعیتبخشی خود استفاده میکرد. اینک مشروطهگرایی با ارائه تفسیری دموکراتیک از دین در تلاش بوده تا گفتمان جدیدی را مفصلبندی نماید که ضمن مشروعیتبخشی به نظام سیاسی، حقوق افراد جامعه را نیز محترم شمارد. این مقاله، با بررسی تطبیقی این موضوع در آرای سیاسی جان لاک و علامه نائینی به این نتیجه رسیده که گر چه هر دو اندیشمند مبانی گفتمانی خود را بر دین استوار ساختهاند اما در فرایند واگذاری حاکمیت به مردم و در نتایج آن کاملاً متفاوت نظریهپردازی کردهاند. بهگونهای که لاک در فرایند واگذاری حاکمیت به جای آموزههای دین به عقل انسانی گذر کرده و در نتیجه یک جامعه مدنی عرفی و فارغ از دخالت کلیسا ترسیم نموده است. این در حالی است که نائینی، همانگونه که سیاست را بر دین مبتنی کرده، جامعه و سیاست را در ذیل دین مورد بررسی قرار داده است. این یعنی عدم التزام حتمی جامعه و سیاست لاک به دین، و التزام حتمی جامعه و سیاست نائینی به دین., ...ادامه مطلب
دموکراسی کلاسیک شکل بسیط دموکراسی بر مبنای رای اکثریت است. تجربه این نوع از دموکراسی در طول تاریخ نشان داد که برآمدن اکثریت میتواند به”خودکامگی اکثریت” و تضییع حقوق اقلیت بینجامد. لیبرال دمو, ...ادامه مطلب
همایش و بین المللی و جان رالز و ؛ با نگاهی و به عدالت، و توسعه، و صلح و دموکراسی و ۵ (۱۰۰%) ۱۳ votes پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ «همایش بینالمللی جان رالز ؛ با نگاهی به عدالت، صلح، توسعه و دموکراسی» به همت انجمن, ...ادامه مطلب
با توجه به ويژگيهاي حكومت دموكراسي، حكومت پيامبر(ص) در مدينه را توضيح دهيد؟ لطفا معيارهاي حكومت دموكراسي را بيان كرده و مثالهايي از آن را در حكومت پيامبر(ص) مطرح كنيد. با توجه به کاربرد ها,پیامبرص,دموکراسی؟ ...ادامه مطلب