دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین، شامل برنامههای متعددی بوده است؛ در عین حال از جمله برنامههایی که کمتر بطور مجزا به آن پرداخته شده، برنامهها و ابتکارات اقتصادی است. لذا هدف از این مقاله تبیین برنامههای اقتصادی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین میباشد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بود که «برنامه-های اقتصادی چه جایگاهی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین داشته است؟» یافتههای پژوهش نشان داد که «اگرچه برنامههای اقتصادی فاقد جایگاه مستقل در دیپلماسی عمومی ج.ا.ا در عراق نوین بودهاند، اما کاربست کامل و مستقل آنها، ظرفیتهای گستردۀ منابع، بازیگران و فعالیتهای اقتصادی را در خدمت اهداف دیپلماسی عمومی قرار خواهد داد.» این در حالی است که با عنایت به برخی حساسیتهای فرهنگی و سیاسی در جامعۀ عراق و از سوی دیگر نیازمندیهای اقتصاد این کشور، توجه و استفادۀ بیشتر از برنامههای اقتصادی که حساسیتزایی کمتری دارند، از اهمیت و ضرورت مضاعفی برای دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین برخوردار است. در این راستا برخی برنامهها مانند بهرهگیری از «صنعت گردشگری» و «کمکهای توسعهای» شناخته شدهتر بوده، که البته تا حدودی با رویکردی شیعی و همچنین به عنوان منابع و برنامههای فرهنگی و سیاسی مورد توجه بودهاند. حال آنکه، پرداختن به این موارد ذیل عنوان برنامههای اقتصادی دیپلماسی عمومی، نقش مهمی در استفادۀ حداکثری از این ظرفیتها دارد؛ زیرا این امر فرصت اجرای ابعاد بیشتری از این برنامهها را ایجاد نموده و دستگاههای بیشتری را در این زمینه فعال مینماید., ...ادامه مطلب
همگرایی منطقهای از مهمترین پدیدههای بینالمللی در جهان محسوب میشود که همواره در روابط بینالملل و مطالعات منطقهای از مجموعه ادبیات نظری خاص برخوردار بوده است. نظریاتی چون فدرالیسم،کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، نظریۀ ارتباطات و ... از جمله مهمترین نظریههایی هستند که بهصورت خاص در پی تشریح چگونگی همگرایی منطقهای در یک منطقۀ خاص هستند.«چرخش کرداری» و یا «کردارگرایی» یکی از آخرین دستاوردهای نظری در روابط بینالملل محسوب میشود که بسیاری از محققان اقدام به کاربست آن در مطالعات همگرایی منطقهای کردهاند. مطابق مبانی اصلی این رویکرد نظری، پدیدههای بینالمللی برحسب «کردارهای» روزمرۀ بینالمللی تحلیل میشوند. هستیشناسی،معرفتشناسی و روششناسی خاص و تکثرگرای این رویکرد نظری موجب شده است تابسیاری از محققان مطالعات اروپا از آن جهت تحلیل و بررسی چگونگی همگرایی در اروپا بهره جویند. بههمینمنظور، در مقالۀ حاضر برآنیم تا با تشریح این رویکرد نظری به کاربست آن در مطالعات همگرایی اروپا و توسعۀ آن بپردازیم. براین اساس، پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که کردارگرایی چگونه بر توسعۀ مطالعات همگرایی در اروپا تأثیر گذاشته است؟یافتههای نوشتار حاضر نشان میدهد که مطالعات مبتنی بر کردارگرایی درک سنتیتر و ادبیات نظری پیشینی از پویایی همگرایی اروپا را به چالش کشیده است. درحقیقت، کردارگرایی نسل جدید محققان مطالعات اروپا را وادار کرده است تا در رابطه با مفروضات اصلی اتحادیۀ اروپا تجدیدنظر کرده و فراتر از هستیشناسی و روشهای وابسته به نظریههای موجود در روابط بینالملل بهصورت عملی و با , ...ادامه مطلب
محسن ابوالقاسمی، استادِ زبانها, ...ادامه مطلب