در دو دهه اول قرن بیستم روابط چین-نوردیک­ها فضای جدیدی را تجربه می­کند و پیچیدگی­های این رابطه بیشتر شده است. چین به لحاظ اقتصادی در حال رشد است و نوردیک­ها نیز برای توسعه مدل ترکیبی دولت رفاه خود نیازمند سرمایه­گذاری چینی­ها بوده­اند. با این حال تمایل چین به استفاده از ظرفیت اقتصادی-سیاسی منطقه نوردیک علاوه بر مواجه شدن با چالش­های بیرونی بر اساس وضعیت متغیرهای اجتماعی نیز تبیین­پذیر است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه سازوکارهای کنش­های اقتصادی چین-نوردیک­ها در درون بسترهای اجتماعی حک شده است؟ در پاسخ به این سوال پژوهش حاضر تلاش کرده با وفاداری به سنت جامعه­شناسی اقتصادی، کنش اقتصادی چین-نوردیک­ها را در بستر حک­شدگی تبیین کند. حک­شدگی تاریخی، دلالت بر وضعیت چسبندگی الگوهای ساختاری، تاریخی، پیشینه روابط و ملاحظات تاریخی به روابط اقتصادی دارد. حک­شدگی شناختی-روانشناختی، دلالت بر چسبندگی برداشت­های ذهنی، عناصر شناختی متقابل، تصویر از جامعه و ادراک شهروندان/نخبگان به مناسبات اقتصادی دارد. حک­شدگی سیاسی نیز دلالت بر چسبندگی اولویت­های سیاسی، تصمیم­گیری­های سیاسی، جایگاه سیاسی کشور، جایگاه منافع ملی و حیاتی، توازن قدرت و متغیرهای بین­المللی به ترتیبات اقتصادی دارد. پژوهش حاضر به­لحاظ هدف، بنیادین است و در تلاش است تا چارچوب روابط چین-نوردیک­ها را در بستر جامعه­شناسی اقتصادی تبیین کند. , ...ادامه مطلب
انسانها موجودات اجتماعی هستند و اساس زیستی آنان متکی بر عضویت و تعامل با گروههای متعدد و متنوع انسانی است. میزان مقبولیت و طردشدگی در گروههای انسانی، بر رفتار، باور، سلامت روان و احساسات ف, ...ادامه مطلب