یکی از ابعاد مهم بررسی مشارکت اجتماعی، تبیین نوع نگاه و رویکرد سیاستهای ملی به این مفهوم و ابعاد مختلف آن است. نهادهای مختلفی در ایران به اتخاذ سیاست در سطوح مختلف میپردازند. این پژوهش با تمرکز بر سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف، درصدد است تا ابعاد، ملاحظات و رویکرد این سیاستها نسبت به موضوع مشارکت مردمی را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور، در گام اول، سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در دو سطح سیاستهای کلی مصوب رهبر انقلاب و قوانین برنامههای توسعه مصوب مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند. در گام دوم، متن هر کدام از سیاستهای مرتبط شامل 52 سیاست کلی ابلاغی رهبری (45 سیاست کلی موضوعی و 7 سیاست کلی برنامه توسعه) و 6 برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی؛ همه ابعاد و ملاحظات مرتبط با مقولات «مشارکت مردمی»، «مشارکت بخش تعاونی»، «مشارکت بخش خصوصی» و «مشارکت بخش غیردولتی»، شناسایی و استخراج شدند. نتایج نشان میدهد بیشترین بعد مشارکت مردم، «اجرای سیاستها» بوده و در بخشهای اقتصادی نیز ظرفیت مشارکت مردمی بیشتر وجود دارد. برخی نقاط ضغف نیز مانند توجه کم به نقش مشارکت مردم در دستورکارگذاری، طراحی، ارزیابی و ارائه بازخورد نسبت به سیاستها از یک طرف و ظرفیتسازی کم نسبت به زمینهها و بسترهای ایجاد مشارکت مردم در سیاستهای مورد بررسی از طرف دیگر دیده میشود., ...ادامه مطلب
صدانت سخنرانی «گونههای معاصر پیامدگرایی» از شیرزاد پیک حرفه ناتوانی «فایدهگرایی کلاسیک» در پاسخ به نقدهای مطرحشده علیه آن (از سوی فیلسوفانی مانند برنرد ویلیمز، جان رالز، رابرت نوزیک و …) آنقدر باعث بدنامیاش شد که بیشتر «فایدهگرایان معاصر» ترجیح دادند خود را «پیامدگرا» بنامند زیرا، همانطور که جولیا درایور بهدرستی میگوید، دیگر شمار بسیار کمی از فیلسوفان، نگرش «فایدهگرایان کلاسیک» را صددرصد میپذیرند. «پیامدگرایان» معاصر، که بیشتر آنها از ۱۹۴۱ تا ۱۹۶۱ زاده شدهاند و بهجز دِرِک پارفیت همگی هنوز سرگرم آموزش و پژوهش هستند، با ژرفکاوی دو مفهوم «بیشینهسازی» و «خیر»، گستره گستردهای از گونههای معاصر «پیامدگرایی» را مطرح کردهاند. این فیلسوفان، مانند مایکل اسلات (…ـ۱۹۴۱)، پیتر آنگر (…ـ۱۹۴۲)، دِرِک پارفیت (۲۰۱۷ـ۱۹۴۲)، فرَنک جَکسن (…ـ۱۹۴۳)، فیلیپ پِتیت (…ـ۱۹۴۵)، پیتر سینگر (…ـ۱۹۴۶)، پیتر رِیلتن (…ـ۱۹۵۰)، مایکل زیمرمن (…ـ۱۹۵۱)، مایکل اِسمیت (…ـ۱۹۵۴)، شِلی کِیگن (…ـ۱۹۵۵)، اِلینر مِیسن، فرَنسیس هاواردـاسنایدر و جولیا درایور (…ـ۱۹۶۱)، با طرح پرسشهای جدید درک ژرفتری از «پیامدگرایی» را در اختیار ما قرار میدهند. «پیامدگرایی واقعیتگرا در برابر پیامدگرایی اگرگرا»، «پیامدگرایی عینیتگرا در برابر پیامدگرایی ذهنیتگرا»، «پیامدگرایی کنشگرا در برابر پیامدگرایی منشگرا»، «پیامدگرایی مبتنی بر بیشینهسازی مطلق خیر در برابر پیامدگرایی مبتنی بر بیشینهسازی کافی خیر» و «پیامدگرایی لذتگرا در برابر پیامدگرایی ترجیحگرا» از جمله گونههای گوناگون پیامدگرایی معاصرند که در این درسگفتار توضیح داده میشوند. در ادامه، به دوگا, ...ادامه مطلب
پیروی از سلف صالح، شعار بسیاری از گروههای اسلامی اهل سنت در عصر حاضر است. تاکید بر مباحث شرک و مصادیق آن، توحید و چگونگی حصول به آن و نیز مبارزه با بدعتها در جامعه اسلامی از مهمترین اهداف این گروههای سلفیگرا قلمداد میشود. اما با این وجود، در عمل اختلافات و به تبع آن، دستهبندیهایی در این جریان فکری مطرح است. اهمیت موضوع آن است که از یک سو درچند دهه اخیر تحولات سیاسی زیادی در منطقه و جهان اسلام رخ داده و از سوی دیگر تحول ودگرگونیهایی در ساحت فکر مطرح شده است که این مهم نیازمند گونهشناسی جدیدی از این جریانها است. از این رو پرسش اساسی مقاله این است که «با توجه به تحولات فکری و سیاسی در سلفیگرایی جدید، بر اساس چه معیارهایی میتوان یک دستهبندی عینی و مناسب از سلفیگرایی معاصر ارائه داد؟» فرضیه مطرح آن است که معیارهای چهارگانه «زمانی»، «اعتقادی»، «سیاسی» و به ویژه «توحید حاکمیتی» گونهشناسیِ شامل و مناسبی از این جریان ارایه مینماید. برای این منظور، با رجوع به شبکه اجتماعی یوتیوب، دادههای صوتی و تصویری علمای بارز سلفیگرا و غیر سلفیگرای معاصر جمعآوری شده است. در ادامه با استفاده از نرمافزار تحلیل محتوای کیفی مکس کیودیای 2020 به تحلیل آنها مبادرت شده است. نتایج حاصله در قالب یک فلوچارت خود را نشان میدهد که بر اساس آن جریانها سلفیگرایی معاصر چهار مسیر را طی میکنند که عبارتند از: اصولگرایی، عملگرایی اصلاحطلب، عملگرایی انقلابی و جهادگرایی., ...ادامه مطلب
مقاله حاضر درصدد بررسی پویاییهای برآمده از پیمان آکوس بر بازدارندگی استرالیا و پیوند آن باقابلیتهای ترکیبیِ ایالات-متحده در منطقه ایندوپاسیفیک در رویارویی با سیالیت محیط عملیاتی نوین است. پرسمان اصلی تحقیق حاضر آن استکه چگونه استرالیا با پیمان آکوس نقش بازدارندگی را در منطقه انجام خواهد داد؟ این پیمان چه قابلیتها و فرصتهایی به آن برای شکل دادن به محیط امنیتی خود میدهد؟ در فرضیه پژوهش استدلال میشود با تغییر پندار کشورهای شرق آسیا از تهدید چین، توافق آکوس با ایجاد قابلیت دفاعی برای تحول در راهبرد دفاعی و امنیتی استرالیا، این امکان را به آن میدهد تا با انطباق راهبردی با بازدارندگی بیندامنهای ایالاتمتحده و بریتانیا، به مثابه یک قدرت دریایی با ناوگان مدرن ظهور کند و با فعال کردن دینامیزم قدرت در قالب مرکزیت در خوشه اقیانوسیه و قدرت پیوندی با شبکه امنیتی ایالاتمتحده در ایندوپاسیفیک به کنترل نظم از طریق بازدارندگی متعارف در برابر چین بپردازد. یافتههای تحقیق نشان میدهد توافق آکوس، با ایجاد همافزایی بین حوزههای مختلف نظامی و غیرنظامی، تجهیز استرالیا به قابلیتهای بازدارندگی هستهای در آینده، نظم منطقهای ایندوپاسیفیک را با گذار از «جغرافیای صلح» به «جغرافیای منازعه» در وضعیت تعادل نوسانی قرار داده و سبب کارکرد نظم در لبه آشوب میشود. برای تبیین پیامدهای پیمان آکوس برای بازدارندگی استرالیا طور خاص و برای امنیت و نظم این منطقه به طور عام از روش تحلیل محتوای دادههای کیفی گردآوری شده از مهمترین اسناد دفاع ملی، اظهارنظرهای مقامهای دولتی استرالیا و نیز تحلیل کارشناسان مسائل دفاعی شرق آسیا و مراکز مطالعاتی امنیتی استفادهشده است., ...ادامه مطلب
فرآیند توسعه در ایران با گذشت بیش از چهاردهه از عمر انقلاب همواره با دشوارگی روبه رو بوده است که این مسئله اساساً به دلیل عدم اجماع گفتمانی، تعارض میان نیروهای اجتماعی، حاکمیت نگرشهای سیاسی در تدوین و اجراییشدن توسعه ساختیابی شده است. چالشهای اقتصادی جامعه ایران مانند تورم افسارگسیخته، نرخ بالای بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، شلختگی اقتصاد مالی – بانکی، وجود تحریمهای گسترده اقتصادی، پیوند اقتصاد با متغییرهای سیاسی و گسست میان نظام دانایی با حوزه توانایی دولتها و ساخت قفس توسعه برای خود، بر عدم توفیق توسعه در ایران پساانقلاب اثرگذار بوده است. به همین منظور پرسش اصلی مقاله حاضر از این قرار است که چرخشهای گفتمانی توسعه به چه صورت مانع توسعه ایران شدهاند؟ بر این اساس فرض بنیادین این پژوهش علت این نایافتگی را ساخت قفسهای توسعه، عدم اجماع و تبدیل شدن امر توسعه به امری آنتاگونیستی در دولتهای پس از انقلاب از سال 1368 تا 1400 میداند. در همین چارچوب روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی با تاکید بر تلفیق نظریهی چالمرز جانسون و اعجماوغلو – رابینسون میباشد., ...ادامه مطلب
انقلاب مشروطه یکی از اتفاق­های مهم تاریخ معاصر ایران است که تاثیرات چشم­گیری در مناسبات سیاسی و اجتماعی رقم زده و تحولات عینی و ذهنی مهمی به دنبال داشته است. در این انقلاب نخبگان اعم از روشنفکران و علما نقش تعیین­کننده­ای ایفا کرده­اند. از میان نخبگان مذهبی، طیفی از علما با نگاهی مثبت و تعامل­گرایانه با دنیای مدرن، مفاهیم سیاسی جدید را که پایه­های نظام سیاسی مشروطه را شکل می­داد با بهره­گیری از ظرفیت­های مکنون در فقه سیاسی شیعه توجیه دینی کردند و چنان دستگاه فکری تولید کردند که از آن می­توان با نام فقه مشروطه یا فقه دموکراسی یاد کرد. پژوهش پیش­رو با استفاده از روش هرمنوتیک زمینه­گرای اسکینر ضمن اینکه زوایای آشکار و پنهان این دستگاه فکری را بازخوانی می­کند به دنبال پاسخ به این پرسش است که فقه مشروطه درون کدام زمینه­های عملی و ایدئولوژیک متولد شده است؟ یافته­های پژوهش نشان می­دهد زمینه ایدئولوژیک آن را متون دینی از یک سو و مفاهیم سیاسی جدید از سوی دیگر شکل داده است. درباره زمینه عملی این دستگاه فکری نیز می­توان به استبداد حاکمان قاجار و انقلاب مشروطه بعنوان دو عامل مهم یاد کرد., ...ادامه مطلب
فارابی را بنیان گذار فلسفه در جهان اسلام میدانند. وی گفتمانی آمیخته از عقل یونانی، نقل اسلامی و خرد ایرانی ارائه نمود. این نوشتار واکاوی مولفههای ایرانی این گفتمان را موضوع تامل قرار داده است. در واقع کوشش نوشتار شناسایی چندوچون حضور و امتداد حکمت ایرانی در اندیشه معلم ثانی است. به باور ما، فارابی ایرانیاندیشی را در هستیشناسی، شناختشناسی و سیاستاندیشی ویژهاش دنبال کرده است. پژوهش در تلاش برای مشابهیابی این سه مولفه گفتمان سیاسی فارابی در گفتمان خرد سیاسی ایرانی است. در این میان میتوان هستیشناسی را معادل سلسله فرشتگان به مثابه عامل پیوستگی آسمان و زمین، شناختشناسی را در مرتبه بلند خرد و سیاستاندیشی را در جایگاه برجسته شاه آرمانی در اندیشه ایرانی سراغ گرفت. بازشناسی و بازخوانی مایههای ایرانی اندیشه سیاسی فارابی با بهره گیری از چارچوب نظری تبارشناسی و در سه بخش هستی شناسی، شناختشناسی و سیاستاندیشی به نگارش درآمده است., ...ادامه مطلب
دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین، شامل برنامههای متعددی بوده است؛ در عین حال از جمله برنامههایی که کمتر بطور مجزا به آن پرداخته شده، برنامهها و ابتکارات اقتصادی است. لذا هدف از این مقاله تبیین برنامههای اقتصادی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین میباشد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بود که «برنامه-های اقتصادی چه جایگاهی در دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در عراق نوین داشته است؟» یافتههای پژوهش نشان داد که «اگرچه برنامههای اقتصادی فاقد جایگاه مستقل در دیپلماسی عمومی ج.ا.ا در عراق نوین بودهاند، اما کاربست کامل و مستقل آنها، ظرفیتهای گستردۀ منابع، بازیگران و فعالیتهای اقتصادی را در خدمت اهداف دیپلماسی عمومی قرار خواهد داد.» این در حالی است که با عنایت به برخی حساسیتهای فرهنگی و سیاسی در جامعۀ عراق و از سوی دیگر نیازمندیهای اقتصاد این کشور، توجه و استفادۀ بیشتر از برنامههای اقتصادی که حساسیتزایی کمتری دارند، از اهمیت و ضرورت مضاعفی برای دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران در قبال عراق نوین برخوردار است. در این راستا برخی برنامهها مانند بهرهگیری از «صنعت گردشگری» و «کمکهای توسعهای» شناخته شدهتر بوده، که البته تا حدودی با رویکردی شیعی و همچنین به عنوان منابع و برنامههای فرهنگی و سیاسی مورد توجه بودهاند. حال آنکه، پرداختن به این موارد ذیل عنوان برنامههای اقتصادی دیپلماسی عمومی، نقش مهمی در استفادۀ حداکثری از این ظرفیتها دارد؛ زیرا این امر فرصت اجرای ابعاد بیشتری از این برنامهها را ایجاد نموده و دستگاههای بیشتری را در این زمینه فعال مینماید., ...ادامه مطلب
انقلابها از جمله پیچیدهترین پدیدههای بشریاند. اگرچه در چارچوب مدلسازیهای نظری تلاش میشود تا حدالامکان به شکل سادهتری توضیح داده شوند. تاکنون دستهبندیهای مختلفی از انقلابها ارائه شده است. یکی تقسیمبندی ساده و دوگانهای که در بررسی تحولات انقلابی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته، دستهبندی ساموئل هانتینگتون از انقلابهاست. او در یک نگاه کلی انقلابها را به دو دسته شرقی و غربی تقسیم میکند و برای هر یک ویژگیهایی برمیشمارد و ویژگیهای این دو دسته انقلابها را در مقابل یکدیگر قرار میدهد. بر این اساس سوال این پژوهش از این قرار است؛ انقلاب اسلامی در کدام دسته از این دوگانه قرار میگیرد و این الگوبندی تاچه حد در تحلیل انقلاب اسلامی کارآمد است؟ فرضیهای که این پژوهش به بررسی آن میپردازد ضمن تاکید بر نزدیکی انقلاب ایران به مدل غربی انقلابها و تفاوتهای نسبتا بنیادین آن با مدل انقلابهای شرقی، نقدهایی به این الگوبندی در تحلیل انقلاب اسلامی وارد میداند. برای بررسی این فرضیه، گردآوری دادهها به شکل کتابخانهای خواهد بود و از روش مقایسهای-تاریخی بهره خواهیم برد., ...ادامه مطلب
صدانت درسگفتارهای «مکاتب ادبی» از رضا صمیم مکاتب ادبی در نزد دوستداران ادبیات، محقّقان و پژوهشگران آن از اهمیّت خاصی برخوردار است. اگر نگاهی اجمالی به آثار ادبی در طی قرون گذشته بیندازیم، خواه یا ناخواه متوجّۀ تفاوت یک اثر با اثری دیگر میشویم؛ این تفاوت میتواند از جنبۀ تاریخی، اجتماعی، فکری-فلسفی و همچنین جنبههای دیگر در یک اثر نمود پیدا کند. مضاف بر عنوان درسگفتار برای دوستداران ادبیات، اطّلاعات این جلسات برای دغدغهمندان فرهنگ و جامعه نیز میتواند مفید واقع شود. دکتر رضا صمیم در این سلسله از جلسات، به چیستی مکاتب ادبی با رویکردی تاریخی میپردازد. بسترها و زمینههای شکلگیری هر مکتب باتوجّه به شرایط فکری، اجتماعی و همچنین وقایع تاریخی آن ارزیابی میشود و در امتداد آن به یک درک کلّی از حضور هر مکتب تا زمان رئالیسم میرسد. . . جلسه اول جلسه دوم جلسه سوم جلسه چهارم جلسه پنجم جلسه ششم جلسه هفتم جلسه هشتم جلسه نهم جلسه دهم . اطلاعات تکمیلی: روایتی از تلاشهایی جهت مکتبسازی در ادبیات فارسی از مشروطه تا کودتا در گفتوگو با رضا صمیم (هممیهن) . . درسگفتارهای «مکاتب ادبی» از رضا صمیم رضا ایرانمنش , ...ادامه مطلب
صدانت درسگفتارهای «جامعه شناسی هنر و ادبیات» از مصطفی مهرآیین جامعه شناسی هنر و ادبیات، شاخهای از علم جامعه شناسی است که ساخت و کار کرد اجتماعی هنر و ادبیات و رابطه میان جامعه و هنر و قوانین حاکم بر آنها را بررسی میکند. مصطفی مهرآیین در درسگفتارهای «جامعه شناسی هنر و ادبیات» که در بهار ۱۴۰۲ شروع شده است به این شاخه از علم جامعه شناسی میپردازد. . . جلسه اول | سهشنبه ۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در این جلسه مبتنی بر دیدگاه یاکوبسن در خصوص کارکردهای زبان به دسته بندی ابعاد متفاوت مطالعات ادبی- هنری پرداخته ام و نشان داده ام که حوزه مطالعات ادبی-هنری چه موضوعاتی را در بر میگیرد. در ادامه بحث به شکلی دیگر نشان داده ام که چگونه موضوعاتی همچون رابطه ادبیات و قدرت، ادبیات و بحران، ادبیات و اخلاق، ادبیات و وجود... در کانون مباحث نظریه پردازان روایت و ادبیات جای گرفته است. . جلسه دوم | سهشنبه ۱۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ یکی از مهمترین پرسش های نظریه فرهنگ و هنر این است که مهمترین موضوع که در کانون فرهنگ و هنر و ادبیات جای دارد چیست؟ دو پاسخ در مقابل این پرسش مطرح شده است: “معنا” مهمترین مساله فرهنگ و ادبیات است؛ “ارتباط” مهمترین مساله فرهنگ و ادبیات است.در این جلسه به توضیح پاسخ نخست از نگاه مارکس، دورکیم و وبر پرداخته ایم و نشان داده ایم راه فهم نظریه ادبیات این متفکران، فهم نظریه “دین” و نظریه ” از خودبیگانگی” آن ها و چگونگی پیوند نیروهای اجتماعی و نیروی تصویر و خیال در نظریه این متفکران است.در نهایت شیوه انجام پژوهش ادبی از نگاه این متفکران توضیح داده شده است.لازم به توضیح است که این مباحث لزوما مباحث تخصصی هنر و ادبیات نیست و در قالب همین , ...ادامه مطلب
صدانت درسگفتارهای عدالت اجتماعی و منتقدان آن از مصطفی زالی موضوع این درس بازخوانی سه دسته از مهمترین انتقادهای وارد شده به اثرگذارترین و بحث برانگیزترین مسألهی فلسفهی سیاسی معاصر است: نظریهی عدالت رالز (عدالت به مثابهی انصاف). رالز در مجموعهی آثار خود میکوشد تا بر مبنایی کانتی (پذیرش آزادی و برابری به عنوان ارزش های پایه)، بر اصول عدالت ناظر به نهادهای اصلی اجتماعی و سیاسی استدلال نماید. در این درس، پس از مروری اجمالی بر چهارچوب نظریهی عدالت رالز، بازخوانی سه انتقاد کلاسیک وارد بر نظریهی عدالت بر مبنای متون منتقدان او پیگیری میشود: انتقادات برآمده از سه جریان جامعهگرایی (مایکل سندل)، لیبرتاریانیسم (رابرت نوزیک) و لیبرالیسم چپ (جرالد کوهن). مایکل سندل در کتاب کلاسیک خود با عنوان «لیبرالیسم و محدویتهای عدالت»، از نقطه نظر جامعهگرایانه چهارچوب لیبرال رالز را برای استننتاج اصول عدالت ناکافی میداند. جامعهگرایان مدرن، ملهم از ارسطو و هگل، پارهای مفروضات نظریهی عدالت رالز را به چالش میکشند. مفروضاتی که بر اساس آنها، وظیفهی اصلی دولت تضمین و توزیع منصفانهی آزادیها و منابع اقتصادی مورد نیاز افراد برای گزینش آزاد شیوهی زندگی است. رابرت نوزیک در کتاب «دولت، بیدولتی و آرمانشهر» از زاویهای دیگر به مسأله پرداخته و هرگونه مداخلهی دولت را برای کاهش نابرابری اقتصادی مستلزم دخالت در آزادی انسانها و نامشروع تلقی میکند. نوزیک بر خلاف رالز مدعی است که وضع هرگونه مداخله بر مایملک افراد به منظور تحقق امری موسوم به خیر اجتماعی -حتی در دریافتهایی که خیر اجتماعی را به منابع اقتصادی منحصر میکنند- در نهایت نمیتواند ارزش انسان را به عنوان غایت فینفسه به رسمیت شناخته و در , ...ادامه مطلب
صدانت نگاهی نقادانه و سنجشگرانه دربارهی نگرشها و پیشفرضهای محمد راسخ در خصوص مفهوم حق و ارتباط آن با مفاهیم موجود در سپهر اخلاقپژوهی نگاهی سنجشگرانه دربارهی نگرشها و پیشفرضهای دکتر محمد راسخ در خصوص مفهوم حق و ارتباط آن با مفاهیم موجود در سپهر اخلاقپژوهی سید محمد حسینی[۱] مقدمه دغدغهی نقد نگرشهای حقوقدان محترم، استاد محمد راسخ[۲]، به چند سال قبل بازمیگردد؛ زمانی که دانشجوی ارشد حقوق عمومیِ دانشگاه بهشتی بودم و با آثار و تألیفات ایشان به مرور آشنا شدم و به واسطهی علاقهای که به مباحث فلسفهی حقوق و اخلاق داشتم، بارها آثار ایشان را خواندم و ضمن اذعان به اینکه از آثار ایشان بسیار آموختم، اما به واسطهی آشناییِ نسبیای که با حقوق بشر و همچنین فلسفهی اخلاق (به ویژه فلسفهی اخلاقِ کانت) داشتم، همیشه این سؤال برایم وجود داشت که محمد راسخ بنا به چه دلیل و/ یا دلایلی، با استناد به نظام فکریِ کانت در حوزهی اخلاق – که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد – مفهوم ”حق“[۳] را جدای از ”اخلاق“[۴] میداند و معتقد است ”حق“ نسبت به ”اخلاق“ لااقتضاء و بیطرف است- یعنی ربط و نسبتی میان این دو مفهوم در نظام فکری کانت وجود ندارد. برای طرح ادعاهایم مبنی بر اینکه پیشفرض ایشان از نظام اخلاقیِ کانت نادرست است، مایلم نگاهی ”سنجشگرانه“ نسبت به آراء ایشان داشته باشم. بر این اساس، میکوشم با نگاهی به آراء ایشان در خصوص ارتباط و/ یا عدم ارتباط دو مفهوم ”حق“ و ”اخلاق“ در منظومهی فکریِ کانت و، همچنین تقریرات و مدعیات ایشان در سایر حوزههای سپهر اخلاق، پیشفرضهای نادرست ایشان را نقد کنم. به طور خلاصه استدلال خواهم کرد که برخلاف پیشفرضهای ایشان، ”حق مدرن“ دارای مبنایی ”اخلاقی“ است و، به, ...ادامه مطلب
صدانت نوشتار موسی غنینژاد با عنوان «تفکر مهندسی در اقتصاد و آفتهای آن» مهندسی در علوم طبیعی یکی از مهمترین عوامل افزایش رفاه انسانها در طول قرنهای متمادی به ویژه در دو سده اخیر پس از انقلاب صنعتی بوده است. این واقعیت انکارناپذیر طبیعتا ارج و قرب مهندسی را در افکار عمومی به شدت و به حق بالا برده است؛ اما در عین حال به این اندیشه نادرست یا توهم دامن زده که در هر زمینهای میتوان مشکلات پیش رو را با روشهای مهندسی از میان برداشت. به بیان دیگر، گویی پاسخ معمای تمام حوزهها در تفکر مهندسی است. مهندسان بهتر از هر کسی نسبت به محدودیتهای قدرت خود آگاهند و میدانند که با مهندسی «هر کاری» را نمیتوان انجام داد و اتفاقا با شناخت دقیق این محدودیتها است که آنها میتوانند در رسیدن به اهداف خود موفق شوند. بنابراین توهمی که به آن اشاره شد ناشی از فکر مهندسان نیست، بلکه ریشه در نوعی تفکر مهندسی دارد که بیشتر موردپسند عوام ناآشنا به مباحث علمی است و البته به دلایلی مورد علاقه شدید سیاستمداران و صاحبان قدرت سیاسی نیز هست. این علاقه البته معصومانه و سادهلوحانه نیست، بلکه دلایل قوی دارد که ناظر بر حفظ و افزایش قدرت است. اینجا مجال پرداختن به همه جنبههای اجتماعی این مساله نیست و فقط به آفتهای مربوط به تفکر مهندسی در برخی حوزههای اقتصادی اشاره خواهد شد. مهندسی بنا به ماهیت موضوع اساسا و عمدتا در حیطه دنیای فیزیکی و علوم طبیعی کاربرد دارد و در زمینه روابط اجتماعی و اقتصادی که ما با کُنشهای ارادی افراد و نظمهای ناشی آنها سر و کار داریم به راحتی قابل تعمیم نیست. کُنش انسانها ریشه در عقاید و سلایق متفاوت آنها دارد و درست است که این عقاید و سلایق در معرض تغییر هستند؛ اما عوامل موثر روی , ...ادامه مطلب
صدانت درسگفتارهای فلسفه حقوق از رضا بهشتی معز توضیحات رضا بهشتی معز: ژاک الول Jacques Ellul (متولد ششم ژانویه ۱۹۱۲ در بوردو _ متوفای نوزدهم مه ۱۹۹۴) فیلسوف الهیاتی، سیاست، حقوق و تکنولوژی، جامعهشناس، نظریهپرداز رسانه و تبلیغات و یکی از چهرههای پرکار، متضلع و نافذ اندیشه فرانسه قرن بیستم بود. از او تاکنون بیش از شصت اثر منتشر شده و همچنان نوآوریهای نظری و بحثانگیز او چشمگیر است. سال گذشته اثر تازهای از او منتشر شده که درسگفتارهای دوره دکتری فلسفه حقوق در دهه ۱۹۷۰ است. در آن سالها نه خود فلسفه حقوق به عنوان یک شاخه مهم معرفتی و نه حتی چهره اروپایی شاخص این حوزه در آن سالها “هانس کلسن” در فرانسه چندان شناخته و مورد بحث نبود. الول با این درسهای دوره دکتری مدخلی مهم را گشود که تا امروز نامنتشر مانده بود. به پیشنهاد دوستان حقوقدان و حقوقخوان “حلقه گزاره” دوره خصوصی درسگفتارهای دکتری فلسفه حقوق را بر پایه متن الول از سهشنبه هجدهم بهمنماه ۱۴۰۱ آغاز کردهام و هر دوهفته یک جلسه برگزار و فایل صوتی ازجمله در کانال فرهیختگان منتشر میشود. من در این درسها به متن الول محدود نخواهم ماند و اصطلاحا درس خارج فلسفه حقوق خواهم گفت اما متن مرجع ما همین درسهای دکتری ژاک الول خواهد بود. امیدوارم با پایان دوره محصول این درسها هم منتشر شود. . . ژاک الول Jacques Ellul (متولد ششم ژانویه ۱۹۱۲ در بوردو _ متوفای نوزدهم مه ۱۹۹۴) فیلسوف الهیاتی، سیاست، حقوق و تکنولوژی، جامعهشناس، نظریهپرداز رسانه و تبلیغات . جلسه یکم. ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۱ . جلسه دوم. ۲ اسفندماه ۱۴۰۱ نگاهی به مسیر ارجاعات جامعهشناختی، الهیاتی و فلسفی ژاک الول . جلسه سوم. ۱۶ اسفندماه ۱۴۰۱ حقوق بمث, ...ادامه مطلب