تاریخ وطن

متن مرتبط با «خروج» در سایت تاریخ وطن نوشته شده است

آنتاگونیسم امرتوسعه در دولت های پسا انقلابی ایران؛ در میانه نایافتگی توسعه و خروج از مسیر توسعه

  • فرآیند توسعه در ایران با گذشت بیش از چهاردهه از عمر انقلاب همواره با دشوارگی روبه رو بوده است که این مسئله اساساً به دلیل عدم اجماع گفتمانی، تعارض میان نیرو‌های اجتماعی، حاکمیت نگرش‌های سیاسی در تدوین و اجرایی‌شدن توسعه ساخت‌یابی شده است. چالش‌های اقتصادی جامعه ایران مانند تورم افسارگسیخته، نرخ بالای بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، شلختگی اقتصاد مالی – بانکی، وجود تحریم‌های گسترده اقتصادی، پیوند اقتصاد با متغییر‌های سیاسی و گسست میان نظام دانایی با حوزه توانایی دولت‌ها و ساخت قفس توسعه برای خود، بر عدم توفیق توسعه در ایران پساانقلاب اثرگذار بوده است. به همین منظور پرسش اصلی مقاله حاضر از این قرار است که چرخش‌های گفتمانی توسعه به چه صورت مانع توسعه ایران شده‌اند؟ بر این اساس فرض بنیادین این پژوهش علت این نایافتگی را ساخت قفس‌های توسعه، عدم اجماع و تبدیل شدن امر توسعه به امری آنتاگونیستی در دولت‌های پس از انقلاب از سال 1368 تا 1400 می‌داند. در همین چارچوب روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی با تاکید بر تلفیق نظریه‌ی چالمرز جانسون و اعجم‌اوغلو – رابینسون می‌باشد., ...ادامه مطلب

  • خروج امریکا از افغانستان؛ بازتاب استراتژی بازموازنه

  • خروج امریکا از افغانستان مؤلفه‌ای مهم از بازگشت واشنگتن به استراتژی «بازموازنه» است، استراتژی که بر بسیج منابع در مناطق حیاتی جدید دلالت دارد. بازتوزیع قدرت در نظام بین‌الملل، امریکا را به بازتعریف منبع تهدید (از تروریسم به هژمونیک‌گرایی قدرت‌ها) و کانون تهدید (عمدتاً از آسیای غربی به آسیای شرقی) واداشته است. صعود چین طی سه دهه گذشته به اصلی‌ترین چالش هژمونی امریکا در آسیا-پاسیفیک تبدیل شده است. افزون‌براین، روسیه به‌واسطه گسترش‌گرایی استراتژیک در اروپا و ایران به‌دلیل فعال‌گرایی منطقه‌ای و هسته‌ای در خاورمیانه نیز چالش‌های هژمونی امریکا محسوب می‌شوند. پرسش اصلی آن است که امریکا برپایه چه اهداف و دلایل استراتژیک به خروج از افغانستان مبادرت کرده است؟ فرضیه آن است که دلیل و هدف اصلی که امریکا را به خروج از افغانستان برانگیخته، مواجهه موقعیت هژمونیک آن با افزایش نفوذ چین به‌عنوان بالاترین اولویت و سپس روسیه و درنهایت ایران است. هدف مقاله، آن است تا خروج امریکا از افغانستان را درچارچوب بازموازنه‌سازی تحلیل کند که مستلزم شناخت متغیرهای بین‌المللی و متضمن ارزیابی پیامدهای منطقه‌ای بازموازنه‌سازی ازمنظر امریکا است. روش تحقیق از نوع توصیفی، تحلیلی است و براساس رهیافت ساختاری و نظریه نورئالیسم تهاجمی، بازتاب سیاست بازموازنه امریکا در خروج از افغانستان تبیین می‌شود., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها