تاریخ وطن

متن مرتبط با «داوری» در سایت تاریخ وطن نوشته شده است

رضا داوری اردکانی: شکست خورده‌ام و این شکست را می‌پذیرم

  • صدانت رضا داوری اردکانی: شکست خورده‌ام و این شکست را می‌پذیرم شکست خورده‌ام و این شکست را می‌پذیرم مقاله اختصاصی رضا داوری اردکانی برای فصلنامه سیاست‌نامه به مناسبت نود سالگی در شماره ۲۷ | تابستان ۱۴۰۲ اکنون شصت سال است که با فلسفه زندگی کرده‌ام و زندگی می‌کنم و به آن وفادار بوده‌ام و هرگز قلم را از طاعت اصول فکر خود بیرون نبرده‌ام. نمی‌گویم در این راه اشتباه نکرده‌ام و هر چه گفته و نوشته‌ام، درست بوده است. هیچ کس از خطا مصون نیست، من هم خطاها کرده‌ام؛ اما همواره آنچه به نظرم رسیده، گفته و نوشته‌ام و در هنگام نوشتن، ملاحظه پسندیدن و نپسندیدن اشخاص و گروه‌ها را نکرده‌ام. شاید در ویرایش پروسواس خود بعضی نظرها را تعدیل کرده باشم، اما تغییر نداده‌ام؛ ولی گروهی که تعدادشان هم کم نیست، می‌گویند که قلم من در خدمت حکومت بوده است. البته اینها نوشته‌های مرا نخوانده‌اند؛ اما اگر هم بخوانند، از حرف خود برنمی‌گردند؛ زیرا اتهام در خدمت حکومت بودن مرا به عنوان یک اصل پذیرفته‌اند و حتی وقتی چیزی خلاف پندار خود در گفته‌ها و نوشته‌های من می‌بینند و می‌شنوند، می‌گویند: «چرا بیست سال پیش اینها را نمی‌گفتی؟» و عجیب اینکه وقتی نشان می‌دهم که بیست سال پیش نیز همین را گفته و می‌گفته‌ام، سکوت می‌کنند؛ اما از اصلی که پذیرفته‌اند، منصرف نمی‌شوند. آنها بی‌اینکه اهل نظر باشند، شنیده یا شاید حس کرده باشند که در نظر من آرا و اقوال آنان در زمره مشهورات زمان است و در میزان فکر و نظر وزن و قدری ندارد؛ پس به جای بحث و نظر، به ناسزاگویی رو کرده‌اند. ناسزاگویی و بهتان آنها برای من چندان غیرمنتظره نبوده و هرگز این بدزبانی‌ها مرا آزرده نکرده است. فقدان تفکر تاریخی من توقع ندارم فلسفه با استقبال عوام حتی اگر این ا, ...ادامه مطلب

  • داوری سیاسی به مثابه امر تراژیک: با بررسی و تحلیل اندیشه مارتا نوسبام

  • داوری و قضاوت کردن در میان جهان‌های هنجارمندی که در نزاع و تعارض با یکدیگر هستند، دشوار است. چرا که آنها در برخورداری از واژگان مشابه، معیارهای عقلانی مورد توافق و تعهدات اخلاقی مشترک هم‌‌راستا نیستند. لذا با روش‌های مرسوم در کاوش‌های فلسفی نمی‌توان میان این جهان‌های هنجاری دست به داوری زد. در چنین شرایطی، داوری‌های سیاسی معمولاً به امور تراژیکی ختم می‌شوند که در عرصه سیاسی عواقبی ناگوار دارند. در همین راستا سوال اصلی مقاله این است که داوری سیاسی به‌مثابه امری تراژیک به چه معنا است؟ و چه پیامدهای برای زیستارهای‌ سیاسی دارد؟ برای یافتن پاسخ، نوشتار حاضر با تأکید بر این که داوری‌سیاسی مانند کنشی در موقعیت‌تراژیک، تجربه‌ای است که در زمان و محلِ خاصِ فرد رخ می‌دهد، امکان توسل به اصول متعین پیشینی در این زمینه را مردود دانسته و با ابتنا به اندیشة هنجاری مارتا نوسبام، درصدد ارائه نوعی داوری به‌مثابه داوری تراژیک است که اصل اساسی آن مبتنی بر حضور شانس اخلاقی در پی ریزی قابلیت‌های‌انسانی است. قابلیت هایی که منجر به رهایش انسان از یک مصیبت به یک خوشبختی می‌شوند. در واقع داوری در اندیشه نوسبام، پراکسیس سیاسی را متوجه به عناصری بیرون از کنشگر می‌کند و در عین حال بر تاثیر موقعیت‌های ستیزه‌ای و چندجانبۀ فرهنگی، سیاسی و مذهبی تاکید دارد که بر جهت‌دهی به رفتارهای عادلانه و غیرعادلانه، مصیبت ساز یا سعادت ساز و غیره در حوزه سیاسی موثرند. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها