صدانت در دفاع از موجودیت حقوقی-سیاسیِ حق: در پی , ...ادامه مطلب
صدانت ترجمه مقاله «در دفاع از گواهی اخلاقی» از پائولینا اسلیوا با ترجمه امید کشمیری در دفاع از گواهی اخلاقی پائولینا اسلیوا[۱] مترجم: امیدکشمیری درباره نویسنده: پائولینا اِی. اسلیوا استاد دانشگاه کمبریج است. او بهطور گسترده در حوزه فلسفه اخلاق، معرفتشناسی گواهی، روانشناسی اخلاق و دین و فلسفه ذهن کار میکند و تالیفات متعددی در این موضوعات داشته است. او در مقالۀ حاضر به امکانِ حصولِ معرفت اخلاقی از طریق گواهی، نقش معرفتِ اخلاقی در تحسین و تقبیح، رابطه میان فهم و معرفتِ اخلاقی و سرشت مشورت اخلاقی میپردازد. دریافت فایل PDF مقاله In defense of moral testimony به زبان اصلی دریافت فایل PDF ترجمه مقاله In defense of moral testimony به زبان فارسی در مباحث جدید [فلسفی]، گواهی اخلاقی اعتبار چندانی ندارد.[۲]عمدتاً نظر بر این است که اگرچه گواهی منبع مناسبی برای باورهای نااخلاقی است، اما مبتنیکردن باورهای اخلاقی برآن، خالی از اشکال نیست. این مقاله برآن است که گواهی اخلاقی سزاوار این بدنامی نیست و گواهی اخلاقی بههیچروی، بیشتر از گواهی نااخلاقی مسئلهدار نیست.[۳] برخی براین نظرند که در باب تبعیت از دیگران در باورهای اخلاقی مشکلی شهودی وجود دارد: گویی چیز ارزشمندی در رسیدن به باورهای اخلاقی، توسط خود شخص وجود دارد. به عنوان مثال هیلز استدلال میکند: وقتی بزرگسالِ بالغی شدهاید و توانایی فکر کردن درباره مسائل اخلاقی را به تنهایی دارید]…[ دلایل محکمی برای انجام این کار دارید، در نتیجه امتناع از انجام این کار غیرقابل قبول است.[۴] اگرچه ممکن است کودکان نیاز به آموزش اخلاقی داشته باشند و از این رو باید حرف والدین خود را در مورد اینکه چه چیزی درست یا نادرست است بپذیرن, ...ادامه مطلب
صدانت نوشتار «دفاع از “اصالت فرهنگ” ملکیان» به قلم حسین حسینی دفاع از “اصالت فرهنگ” ملکیان به قلم حسین حسینی استاد ملکیان هم مثل هر متفکر دیگری قابل نقد است و تبعا نمیتوان همهی آرای ایشان را دربست پذیرفت یا یکسره رد کرد. خودشان هم نشان دادهاند که مدافع نقد و نقادیاند و چنین رویکردی را در آثارشان میبینیم. در این نوشتهی کوتاه به توضیح نظریه “اصالت فرهنگِ” استاد ملکیان و دفاع از آن میپردازم. در نوشتههای بعدی امیدوارم نقدهایی هم که به آرای ایشان به نظرم میرسد، مطرح کنم. برای نمونه، با جبرگرایی ایشان مخالفم و به نظرم، این جبرگرایی با تمام پروژه فکری ایشان مانند اصالت فرهنگ، عقلانیت و معنویت یا دغدغهی اصلاحگری فردی و اجتماعی در تضاد جدی است. در ابتدا باید گفت که ملکیان به هیچ وجه کار سیاسی یا اقتصادی را کماهمیت نمیداند. اصلا مگر میشود سیاست و اقتصاد را دستکم گرفت و به زندگی خود ادامه داد؟ سیاست است که روابط داخلی و خارجی مربوط به قدرت را سامان میدهد و تاثیر آن در زندگی هر روز ما غیر قابل انکار است. اقتصاد هم چه در جنبهی فردی و چه در بُعد اجتماعی آن امری حیاتی است. بدون پول، خوراک، پوشاک و سقفی که بالای سرمان باشد، یک روز هم شاید نتوان زیست و مطمئنا استاد ملکیان هم از این امور حیاتی غافل نبوده و نیست و نمیتواند باشد. ایشان در واقع، منتقد “اصالتِ” سیاست یا “اصالتِ” اقتصاد است؛ یعنی این تصور نادرست که با تغییر رژیمهای سیاسی یا اقتصادی، همه چیز درست میشود. اما تجربههای تاریخی، بارها نشان داده است که کارهای صرفا سیاسی، همواره پُرهزینه و کمنتیجه بوده است. برای نمونه، بسیاری از چریکهایِ چپ که میدانستند در , ...ادامه مطلب