صدانت سخنرانی محمدامیر قدوسی با عنوان «دربارهی مفهوم حق بر ناحق بودن» رواداری را به گونههای متفاوتی میتوان توجیه نمود. یعنی از راههای متفاوتی میتوان به سود لزوم و بایستگی رواداری دلیل اقامه کرد. قدوسی در نشست «دربارهی مفهوم حق بر ناحق بودن» بیان میکند که نقض بیطرفی و نیز نارواداری بر خلاف مصلحت نظام سیاسی و شهروندان حامی آن است. ایشان همچنین نارواداری را موجب گسترش نفاق و ریا در جامعه قلمداد میکند. افزون بر اینها از نظر قدوسی نارواداری یک رفتار ناصواب اخلاقی و فروگذاشتن مقتضای اصل عدالت در اخلاق اجتماعی است. همچنین از منظر معرفت شناختی، نارواداری، متعلق به عصر رئالیسم خام و محصول دوران غفلت از خطاپذیری گسترده دستگاه ادراکی آدمی است. در این جلسه که با نام هماندیشی درباره حق بر ناحق بودن در خانه اندیشه ورزان برگزار شده است، ابتدا قدوسی در ۳۰ دقیقه رواداری و دلایل توجیهی به سود آن را اجمالا بیان میکند و سپس به پرسشهای حاضران پاسخ میدهد. دانلود فایل صوتی این نشست خانه اندیشه ورزان، هم اندیشی درباره مفهوم: حق بر ناحق بودن سخنرانی محمدامیر قدوسی با عنوان «دربارهی مفهوم حق بر ناحق بودن» امید قائم پناه , ...ادامه مطلب
صدانت نگاهی نقادانه و سنجشگرانه دربارهی نگرشها و پیشفرضهای محمد راسخ در خصوص مفهوم حق و ارتباط آن با مفاهیم موجود در سپهر اخلاقپژوهی نگاهی سنجشگرانه دربارهی نگرشها و پیشفرضهای دکتر محمد راسخ در خصوص مفهوم حق و ارتباط آن با مفاهیم موجود در سپهر اخلاقپژوهی سید محمد حسینی[۱] مقدمه دغدغهی نقد نگرشهای حقوقدان محترم، استاد محمد راسخ[۲]، به چند سال قبل بازمیگردد؛ زمانی که دانشجوی ارشد حقوق عمومیِ دانشگاه بهشتی بودم و با آثار و تألیفات ایشان به مرور آشنا شدم و به واسطهی علاقهای که به مباحث فلسفهی حقوق و اخلاق داشتم، بارها آثار ایشان را خواندم و ضمن اذعان به اینکه از آثار ایشان بسیار آموختم، اما به واسطهی آشناییِ نسبیای که با حقوق بشر و همچنین فلسفهی اخلاق (به ویژه فلسفهی اخلاقِ کانت) داشتم، همیشه این سؤال برایم وجود داشت که محمد راسخ بنا به چه دلیل و/ یا دلایلی، با استناد به نظام فکریِ کانت در حوزهی اخلاق – که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد – مفهوم ”حق“[۳] را جدای از ”اخلاق“[۴] میداند و معتقد است ”حق“ نسبت به ”اخلاق“ لااقتضاء و بیطرف است- یعنی ربط و نسبتی میان این دو مفهوم در نظام فکری کانت وجود ندارد. برای طرح ادعاهایم مبنی بر اینکه پیشفرض ایشان از نظام اخلاقیِ کانت نادرست است، مایلم نگاهی ”سنجشگرانه“ نسبت به آراء ایشان داشته باشم. بر این اساس، میکوشم با نگاهی به آراء ایشان در خصوص ارتباط و/ یا عدم ارتباط دو مفهوم ”حق“ و ”اخلاق“ در منظومهی فکریِ کانت و، همچنین تقریرات و مدعیات ایشان در سایر حوزههای سپهر اخلاق، پیشفرضهای نادرست ایشان را نقد کنم. به طور خلاصه استدلال خواهم کرد که برخلاف پیشفرضهای ایشان، ”حق مدرن“ دارای مبنایی ”اخلاقی“ است و، به, ...ادامه مطلب
وقتیکه به منابع برجسته در تاریخِ فکرِ ایران باستان و تفکر اسلامی رجوع میکنیم، دو مفهومِ «فَرّه» و «کرامت» بسیار خودنمایی میکنند. شاید در نگاه اول نتوان رشته پیوندی میان این دو مفهوم برقرار کرد، اما با ریشهیابی مفهومی این دو واژه در دو سنتِ فکری ایرانی و اسلامی و جایگاه آنها در امر سیاسی، قرابت معنایی و کاربرد بسیاری میان آنها میتوان یافت. در این مقاله درصدد نشان دادن قرابت مفهومی و کاربردی این دو واژه بهعنوان مفهوم مرکزی در اندیشه سیاسی ایران باستان و اسلام هستیم، لذا سؤال اصلی این تحقیق این است: چه ارتباطی میان مفهوم «فَرّه» در اندیشه سیاسی ایرانی و «کرامت» در اندیشه سیاسی اسلامی وجود دارد؟ روش مورداستفاده در این تحقیق، مقایسهای و بر مبنای الگوی توافق و اختلاف پرزورسکی و توین است., ...ادامه مطلب
پژوهش پیشرو با بهرهگیری از امکانات نظریِ مفهوم روایت و تخیّل به خوانش روایی بخش نخست رساله تنبیه الامّه و تنزیه الملّه، اثر مشهور محقق نائینی (1240-1315ش) میپردازد. نقطه آغاز این تحقیق، پیوند ناگسستنی میان تاریخ -بهمثابه پیرنگی پویا از رویدادها و مفاهیم و نه مرور گاهشناسانه رویدادهای تاریخی- و اندیشه سیاسی است. در این راستا، به نقش عنصر تخیّل در همسانسازی اسنادی/پیرنگ میان رویدادها و مفاهیم از یکسو و میان مفاهیم فلسفی و شرعی از سوی دیگر پرداخته میشود. پرسش اصلی این پژوهش دائر بر چگونگی نسبت میان قوه تخیّل/تصور و قوه منطقی/استدلالی در متن رساله مذکور است. متناسب با این پرسش، فرضیه اصلی این پژوهش بر تقدّم قوه تخیّل بر قوه عقلانی در سایه مفاهیمی چون تخیّل مولّد، پیرنگ، محاکات و استعاره در اندیشه پل ریکور و مفهوم تصور اجتماعی در اندیشه چارلز تیلور تأکید دارد. این مهم با کالبدشکافی مفاهیمی که محقق نائینی در مطلع رسالهاش بهکار برده است، قابل کشف و رهگیری است. کلیدواژگان:روایت، تخیّل، پیرنگ، شریعت، حکمت عملی., ...ادامه مطلب
شکلگیری مفهوم خیر عمومی در دوره مشروطه دغدغه این مقاله است. با توجه به زمینههای فکری و عملی دوران پیشامشروطه، نخبگان این دوره چه تفسیری از مفهوم خیر عمومی دارند و فهم آنها در ارتباط با زمینهها چه نتایج و الزاماتی بهدنبال دارد؟ در دوره پیشامشروطه هنجار مرسوم از مفهوم خیر، خیر سلطنت اسلامی است، سنت الهیات سیاسی و سیاستنامهها از خیر سلطنت اسلامی پشتیبانی نظری میکنند. بر اساس روششناسی هرمنوتیک کوئینتن اسکینر، شکست ایران از روس، آشنایی ایرانیان با جهان جدید و واگذاری امتیازات به بیگانگان زمینههای تغییر فهم از خیر را فراهم میکند. به باور نخبگان دوره مشروطه خیر سلطنت و تفسیری از دین که خیر شریعت را طرح میکرد در عمل خیر خصوصی را بر خیر عموم ترجیح داده است. انتقاد از خیر سلطنت و تفسیر علمای این دوره از خیر شریعت به شکلگیری تفسیر جدیدی از مفهوم خیر انجامید، کانون فهم جدید «خیر ملت» بود. بر این اساس نهضت مشروطه اعتراضی علیه ترجیح خیر سلطنت و تفسیر سنتی از خیر شریعت بر خیر ملت است. نزاع این سه تفسیر از خیر در قانون اساسی مشروطه منعکس شد., ...ادامه مطلب
موضوع ثبات و بی‎ثباتی سیاسی به دلیل تأثیر بر تداوم/ عدم تداوم نظام سیاسی موضوعی مهم در علم سیاست محسوب می‏شود. نظام‏های سیاسی همیشه با این موضوع درگیر بوده‏اند، اما در چند سده اخیر و با گسترش تأسیسات تمدنی غرب به دیگر نقاط جهان، این موضوع به اشکال مختلف در کشورهای دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مهم‏ترین نظریه‏ای که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و دیگر موضوعات تابع این نظریه کلان بوده، بحث تعادل اجتماعی است. زمانی که شکلی از تعادل اجتماعی از بین می‏رود تا شکل‏گیری تعادل جدید، کلیت نظام سیاسی به تبع نظام اجتماعی دچار بی‏ثباتی سیاسی می‏شود و به طور مداوم تغییرات سیاسی را تجربه خواهد کرد. مقاله حاضر به دنبال ارائه الگوی مفهومی ثبات/ بی‏ثباتی سیاسی در نظام‏های سیاسی و تشریح علل تداوم/ عدم تداوم آنهاست. فرضیه مقاله این است که موضوع ثبات/ بی‏ثباتی به‎واسطه درک علت آن، نوع فشار سیاسی از خارج برای تغییر الگوی ارزشی و پاسخ حکومت به آن به روش مسالمت‏آمیز/ قهرآمیز می‏تواند در افزایش/ کاهش بی‏ثباتی سیاسی نقش داشته باشد. این الگوی مفهومی کمک می‏کند تا علاوه بر درک بهتر موضوع، زمینه مطالعات تجربی آن را ارتقا یابد., ...ادامه مطلب
این پژوهش سیر تاریخی ظهور مفهوم دولت در زبان زمانه را در نیمه نخست قرن سیزده قمری یعنی دوره جانشینِ مؤسس سلسله قاجار بررسی میکند. پرسش محوری پژوهش این است که با ورود ایران به دوران آستانه­ای خود تا چه میزان تحولات مربوط به این بحران، در کاربرد مفهوم دولت، در متون آن دوره، بازتاب زبانی داشته و کدام لایه­های معنایی آن تقویت و کدامیک حذف یا جابهجا شده­اند؟ مدعای ما این است که مفهوم قدیم دولت در این دوره، با اضطراب حاصل از بحرانِ واقعشدن در آستانه زمان تاریخی و مواجهه با مفهوم جدید، برای نخستینبار درون هالهای سنگین از ابهام قرار گرفت؛ ابهامی که در عمل، زنگ آغاز پایان مفهوم ثابت و منجمد از دولت را که ادعای ازلیت و ابدیت میکرد، به صدا در آورد. از همین نقطه، زمینه چالش سهمگین میان دو فهم از مفهوم قدیم و جدید دولت بهتدریج تکوین یافت. برای این منظور، خواهیم کوشید با بهرهگیری از کلیات نظریه تاریخ مفهومی راینهارت کوزلک آلمانی لایههای معنایی مفهوم دولت و ظهور زبانی - بیانی آنها در مواجهه با بحران نوپدید عارض بر دولت یعنی بحران جنگهای ایران و روسیه را در آثار نویسندگان دوره مذکور بکاویم., ...ادامه مطلب
پژوهش حاضر، کنکاشی در تاریخ تفکر سیاسی ایران معاصر از مسیر بهکارگیری رهیافتی نوین بهقصد گشودن دریچهای جدید در جهتِ تنویر ابعادی از تحولات معنایی مفهومها و دلالتهای سیاسی آن در ایران معاصر است. چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، تاریخ مفاهیم راینهارت کوزلک است که محصول لحاظ کردن تحول چرخش زبانی در درون علوم تاریخی است. بر این اساس، پژوهش حاضر میکوشد تاریخ تحول معنایی مفهوم انقلاب بهعنوان یکی از محوریترین مفاهیم موجود در تفکر سیاسی ایران معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا بر مبنای آن به دریافتی از چگونگی تولد اسلام سیاسی در ایران معاصر نائل گردد. پرسش اصلی پژوهش آن است که چگونه ورود و تحول معنایی مفهوم انقلاب به درون نظام مفاهیم اسلام شیعی به تحول معنایی سایر مفهومهای پیشین انجامید. فرضیهای که مطرح میشود این است که در عصر جدید با شکلگیری میدان معنایی جدید و ورود مفهومهای جدیدی نظیر انقلاب به درون نظام مفاهیم شیعه، لایههای معنایی جدیدی به مفاهیم اساسی شیعه نظیر اجتهاد، انتظار و تقیه افزوده شد. این تحول معنایی در نظام مفهومها، یک دگردیسی در درون الهیات شیعه را رقم زد که منجر به تولد «اسلام سیاسی» در ایران معاصر شد., ...ادامه مطلب