تحول لایههای معنایی مفهوم دولت در عصر فتحعلیشاهی (دوره بحران و ابهام)
این پژوهش سیر تاریخی ظهور مفهوم دولت در زبان زمانه را در نیمه نخست قرن سیزده قمری یعنی دوره جانشینِ مؤسس سلسله قاجار بررسی میکند. پرسش محوری پژوهش این است که با ورود ایران به دوران آستانه­ای خود تا چه میزان تحولات مربوط به این بحران، در کاربرد مفهوم دولت، در متون آن دوره، بازتاب زبانی داشته و کدام لایه­های معنایی آن تقویت و کدامیک حذف یا جابهجا شده­اند؟ مدعای ما این است که مفهوم قدیم دولت در این دوره، با اضطراب حاصل از بحرانِ واقعشدن در آستانه زمان تاریخی و مواجهه با مفهوم جدید، برای نخستینبار درون هالهای سنگین از ابهام قرار گرفت؛ ابهامی که در عمل، زنگ آغاز پایان مفهوم ثابت و منجمد از دولت را که ادعای ازلیت و ابدیت میکرد، به صدا در آورد. از همین نقطه، زمینه چالش سهمگین میان دو فهم از مفهوم قدیم و جدید دولت بهتدریج تکوین یافت. برای این منظور، خواهیم کوشید با بهرهگیری از کلیات نظریه تاریخ مفهومی راینهارت کوزلک آلمانی لایههای معنایی مفهوم دولت و ظهور زبانی - بیانی آنها در مواجهه با بحران نوپدید عارض بر دولت یعنی بحران جنگهای ایران و روسیه را در آثار نویسندگان دوره مذکور بکاویم.